پایگاه خبری ورزش زنان ایران – نخستین بار فینال جام جهانی زنان در ورزشگاه پارک المپیک لیون و از جایگاه خبرنگاران دیدمش. فاصله زیاد اجازه نمیداد جزئیات زیادی ببینم. ولی از مانیتورهایی که روی میزها بود تمام جزئیات به خوبی دیده میشد. چهرهای مصمم داشت، قدش متوسط بود و موهای کوتاهش را محکم عقب کشیده و با یک کش مشکی ساده بسته بود. یک تل باریک هم موهایش را از صورتش دور میکرد. ریشه موهایش در آمده بود و یک «مِش» ساده در انتهای ساقه موها دیده میشد که یعنی مدتها از زمان «میزانپلی» آنها گذشته است.
از نظر زیباییشناسی با متر و معیارهای کشور من تفاوتهای فاحش داشت. نه دماغش را عمل کرده بود، نه دندانهایش را کوچک و بزرگ. جای هیچ تیغ و سوزنی برای زیبایی روی صورتش نبود. حتی یادم نیست لاک داشت یا نه. در یک صحنه قضاوتش، تردید کرد و بدون ترس و واهمه به سمت VAR رفت، صحنه را دید و به زمین برگشت و برای تیم آمریکا پنالتی گرفت. مسابقه که تمام شد مشتاق بودم تا دنبالش در فضای مجازی بگردم. در هیچ شبکه اجتماعی صفحه شخصی نداشت. بنابراین یک زندگی گنگ و بیپاسخ برای علاقهمندان فوتبال از خودش به جا گذاشته است.
انگار خود را محو کرده تا تنها در زمین مسابقه و با هیبت داور نمایان شود اما یوفا اجازه نداد که داوری با این صلابت فقط در یک مسابقه زنانه دیده شود. تصمیمی جسورانه «استفانی فراپار» را برای بازی سوپر کاپ اروپا انتخاب کرد. بعد از این انتخاب همه به دنبال او بودند که این استفانی کیست و از کجا آمده. کمی که جستوجو کردند متوجه شدند او حدود 40 روز قبل هم یک موفقیت بزرگ دیگر داشته و فینال جام جهانی زنان را سوت زده است. بار دیگر در دنیای مجازی به دنبالش گشتم. چیزی به غیر از موفقیتهای گام به گامش ندیدم.
تمام زندگی او را میتوان اینگونه خلاصه کرد: «موفقیت، تلاش، کار». انتظار داشتم بعد از انتخابش برای مسابقه لیورپول و چلسی حداقل در اینستاگرام خودش را «شو» کند. از زندگی شخصیاش عکس بگذارد، مثلاً کنار همسر و فرزند، در جشن تولدها، در میهمانیهای خصوصی، عطر جدید یا کیف و کفش برند «گوچی» یا «لویی ویتون»اش را به رخ بکشد، از استوکهای جدید آدیداس یا نایکش رونمایی کند، به مناسبت روز پدر یا مادر نوشتهای برای خانوادهاش پُست کند یا حتی به «شکاف دستمزد» که در فینال جام جهانی تماشاگران برابر چشمان «جیانی اینفانتینو» و «فاطما سامورا» فریاد زدند، اعتراضی داشته باشد اما انگار او دنیای دیگری را دوست دارد. از دنیای حاشیه، دنیای «شاخ» بودن، دنیای «کپی- پیست» کردن نصیحتهای بیسر و ته و بیشناسنامه، دنیای ست کردن لاک ناخن و رنگ تیشرت، نوشتن «سان دی – فان دی» روزهای یکشنبه فراری است.
او در آرامش از نردبان ترقی بالا میرود و نشان میدهد که «سقف شیشهای» تنها یک بهانه است. دیشب هم مثل جام جهانی بود، با همان آرایش مو، و باز دقت نکردم که ناخنهایش را چگونه آراسته بود. آنقدر قاطع تصمیم میگرفت و با اقتدار سوت میزد و در همه صحنهها حضور داشت که تعریف دنیای زنانه را تغییر داده بود. «استفانی فراپار» دیشب نشان داد تعبیری که ما از دنیای مردانه فوتبال داریم از بیخ و بن اشتباه است.
قرار نیست زنان در اندرونی بمانند و «وسمه و سرمه» به چشم بکشند و مردان برای تهیه مایحتاج آنها پا به دنیای بیرون بگذارند و منتی سرشان داشته باشند. استفانی نشان داد که در کنار تمام ظرافت و زیباییهای زنانه، میشود خطکشیهای موجود را شکست و نشان داد که ببینید فوتبال دیگر یک بازی مردانه با طیف مردان علاقهمندش نیست. بعد از بازی همه از برنده بودن استفانی 36 ساله حرف زدند. شاید اگر میتوانست همین یک ذره اطلاعات را هم پاک میکرد.
افسون حضرتی