به گزارش پایگاه خبری تحلیلی “دختران قهرمان” عاطفه احمدی امروز برند اول اسکی زنان ایران به حساب میآید زیرا در ۲۱ سالگی در المپیک زمستانی شرکت کرده و در اسکی آلپاین، بیرقیب به نظر میرسد.
اگر دست سرنوشت و طبیعت مانع نشوند و زندگی روال و خط معمول خود را داشته باشد احتمالاً عاطفه جوان، در آینده المپیکها و مسابقات جهانی بیشتری را به خود خواهد دید و ترازوی مدالهایش، کیلوی بیشتری را نشان میدهد.
عاطفه دختری است از آبعلی. محیط زندگی به اضافه پشتیبانی پدر با چاشنی تلاش و روحیه جنگاورانه عاطفه سبب شد او امروز چشم و چراغ اسکی ایران باشد.
او بهمنماه ۱۴۰۰ امسال برای اولین بار حضور در المپیک زمستانی پکن را تجربه کرد و پرچمدار کاروان ایران در پکن هم بود.
زندگی او در طبیعت میگذرد جایی که احساس میکند به آن تعلق دارد. او تاکید میکند که میخواهد در فضای واقعی زندگی کند و نه مجازی: “صفحه شخصی ام در اینستاگرام را فقط برای مردم فعال کردم اما واقعیت این است که از فضای مجازی بیزارم.”
دست کمی از مدال نداشت
عاطفه درباره حضور در المپیک زمستانی پکن میگوید:
برای رفتن به المپیک خیلی زحمت کشیدم البته این اتفاق باید زودتر رخ میداد و نه در پکن. یک بار به ناحق اعزام نشدم. کسب سهمیه المپیک پکن برای من هیجانانگیز بود.
اسکی باز جوان در المپیک، مانش اول را با موفقیت به پایان رساند و در مجموع عملکردی مثبت داشت. عاطفه البته ادعایی جالب دارد: اگر این هزینه و تمرکز و زمان را برای رشته دیگری صرف کرده بودم، مدال المپیک میگرفتم!
زندگی یک اسکی باز در ایران توام با مشکلات خاصی است. صرف نظر از اقلیم ایران و کمبود برف برای تمرین منظم در طول سال، دردسر اصلی در مورد تجهیزات است.
اسکی شرایطی متفاوت با سایر رشتهها دارد و یک رشته کاملاً وابسته به اروپا است در حالی که تمام لوازم مورد نیاز ما تحریم است و شرایط تمرینی یک اسکی باز در ایران نسبت به اروپا زمین تا آسمان تفاوت دارد. به همین دلیل است که کسب سهمیه المپیک زمستانی توسط یک اسکی باز، دست کمی از مدال ندارد.
شبهای پکن
عاطفه در مورد حضور در المپیک پکن میگوید:
در پکن، مربی نداشتم و سمیرا زرگری مربیام را با تیم اعزام نکردند. تا ساعت ۲۳ شبِ مسابقه بیرون از محل اسکان بودم تا کسی را پیدا کنم که وسایلم را تعمیر کند. لوازم کافی نداشتم و به من لوازم مورد نیازم را نداده بودند.
به شخصه، از این که توانستم در المپیک اسکی کنم و طبق برنامه تکنیکی و تاکتیکیام، کار را پیش ببرم برایم رضایت بخش بود اما واقعیت این است که در المپیک، تنها بودم و با ذهنی که فقط روی مسابقه تمرکز نداشت.
پاسخ به انتقادات به سبک عاطفه احمدی
اسکی باز آلپاین عنوان میکند: زمانی که به ایران برگشتم حاشیههایی وجود داشت. برخی میگفتند که عاطفه افت کرده و ضعیف شده و این برای من، گرچه غمانگیز اما ناامیدکننده نبود بلکه به من انگیزه بیشتری داد تا در اعزام لبنان و مسابقات قهرمانی آسیا پاسخ مناسبی به این انتقادات بدهم.
اوضاع در لبنان اما طبیعی پیش نرفت و اتفاقاتی بر خلاف تصورات، عاطفه و سایر دختران تیم ایران را غافلگیر کرد.
احمدی در این باره توضیح میدهد: در لبنان، اسکی من در استارت مسابقه شکست. من از این بابت بسیار ناراحت و عصبانی بودم که چرا اسکی جدیدی به من ندادهاند اما چارهای نبود و باید در آن شرایط مسابقه میدادم.
بدتر، این بود که عاطفه فرصت تبدیل نقره به طلایش را از دست داد:
در حالی نقره مارپیچ بزرگ را گرفتم که فاصلهام با نفر اول ۸۰ صدم ثانیه بود در حالی که در المپیک با من ۱۰ ثانیه فاصله داشت. اگر مسابقات مانش دوم به دلیل شرایط آب و هوایی لغو نمیشد تردید نکنید که در مانش دوم مارپیچ بزرگ او را میگرفتم و طلای آسیا را کسب میکردم.
سطح میزبانی لبنان حتی از مسابقات داخلی ایران هم پایینتر بود و حضور در لبنان برای من کلکسیونی از چالش به همراه داشت. کسب ۲ مدال نقره در آسیا خوشحالکننده است اما فکر میکنم میتوانستم تا ۸۰ یا ۹۰ درصد طلا بگیرم و مجموعه اتفاقات، اجازه نداد.
پس از المپیک، ناامید شده بودم
عاطفه همچنین فاش کرده که پس از المپیک پکن، ناامید شده:
با خودم میگفتم اگر سقف اسکی در ایران این است که تو با این سختیها و تحمل کمبودها به المپیک برسی و تمام، پس باید به فکر خداحافظی از اسکی باشی. بعد از پکن، قرار است چه اتفاقی رخ دهد؟
این افکار با من بود تا این که به لبنان رفتم و در مسابقات آلپاین قهرمانی آسیا ۲ مدال گرفتم و این، مثل هوای تازهای بود که انگیزههایم را بازگرداند. نسبت به آینده نگران هستم اما در هر حال، امید هم همچنان هست که اوضاع نه تنها برای من، که برای تمام اسکی ایران بهبود یابد.
دختر صبور آبعلی
کسی نمیداند من تابستانها که خبری از اسکی نیست، چه میکنم و هر سال در زمستان من را میبینند که میآیم، مسابقه میدهم، اول میشوم و میروم. اما این، همهی عاطفه احمدی نیست.
زندگی من، دور از زمانهایی که در پیست اسکی در حال مسابقه هستم آسان پیش نرفته. در آبعلی تنها تمرین میکنم، کوه میروم، رکاب میزنم و البته در محیطی که ورزش، یک فرآیند جدی نیست کار هم نمیتواند ساده باشد.
با این حال این مسیر، هر اندازه هم که دشوار بوده باشد به من قدرت بیشتری بخشیده. از اسکی کردن و فراتر از آن، از مبارزه کردن و تلاش لذت میبرم و میدانم این کاری است که باید انجام دهم.