به گزارش افرا ورزش، تیم ملی کاراته زنان آماده حضور در مسابقات قهرمانی آسیا میشود. رویدادی که از آن خاطرات خوشی داریم و به تداوم خاطرات، امیدوار.
همه چیز در تیم ملی کاراته پس از المپیک توکیو تغییر کرد. پس از نمایش ناامیدکننده در المپیک و بازگشت با دستخالی از توکیو، تغییرات در تیم ملی رقم خورد و حاصل مجموعه تغییرات، ظهور یک نسل تازه است.
تغییراتی که باید آن را مدیون تمام خانواده بدانیم. کار از مربیان پایه و سازنده در استانها آغاز میشود و به فرخناز ارباب و پگاه زنگنه ختم میشود.
آوردگاه مالزی نزدیک است و ترکیب تیم ایران نسبت به دوره گذشته در ازبکستان تغییری نکرده است؛ اما تجربه آن تیم، بهمراتب بالاتر است.
سال گذشته و تاشکند، همه با اشتیاق و کنجکاوی به تیم تغییریافته ایران نگاه میکردند. تیمی که در آن نه خبری از حمیده عباسعلی بود، نه طراوت خاکسار و رزیتا علیپور.
چنان که زندگی با تحول و انقلاب و رفتنها و آمدنها عجین است، در تیم ملی نیز تغییرات اجتنابناپذیر بود.
حالا تیم ملی علاوه بر سارا بهمنیار که تنها بازمانده از تیم سابق تلقی میشود (با وجود این که او نیز همچنان یک کاراته کای جوان و با مسیری طولانی در پیش رو است) اما سایرین هنوز جوانان جویای نامی هستند که به طور بالقوه، آینده را در مالکیت خود دارند.
در منهای ۵۵ کیلو، فاطمه سعادتی میخواهد خود را ثابت کند و به این اثبات نیازمند است. او میداند که باید از خود چهرهای قابل اعتمادتر بسازد. او برای این جایگاه جنگیده اما میداند و میدانیم که هنوز کافی نیست.
آتوسا گلشاد نژاد دختر وزن منهای ۶۱ کیلوی ماست. او قدم جای پای رزیتا علیپور میگذارد که با وجود سپریکردن روزهای تلخ و شیرین، یک کاراته کای بزرگ و محترم برای همه ماست.
حضور دوم در مسابقات قهرمانی آسیا یعنی آتوسا از این پس با رزیتا مقایسه خواهد شد. او شایستگیهایش را در انتخابیها نشان داد، عزم کافی برای این جایگاه را داشت و امروز نیازمند حمایت است تا آنچه در شتاب اندامش و اراده مستتر در عمق چشمانش را نهفته دارد به یک موفقیت افتخارآمیز منتهی کند.
در منهای ۶۸ کیلو، مبینا حیدری باتجربهتر نسبت به همتایانش در اوزان دیگر (بهاستثنای بهمنیار) است. پس از یک نقره و یک برنز آسیا، دیگر او را یک کاراته کای معمولی و با شانس نسبی کسب مدال نمیدانیم. اگر بخواهیم در نسبتدادن صفت ستاره به ملیپوشانمان وسواس به خرج دهیم، حداقل مبینا را در حال گام برداشتن در جاده ستارگی میبینیم.
کاراته ایران روزی که مبینا را در مسابقات پایههای آسیا و بعد المپیک جوانان در آرژانتین روی صحنه فرستاد، خود را برای تماشای روزهایی آماده میکرد که ما و مبینا میدانیم که در همین حوالی هستند.
مبینا حیدری نه یک مدالآور احتمالی در مالزی که یک سرمایه قابلاتکا برای کاراته ایران با تاریخ انقضایی حداقل تا سالهای سال است. بودن او یعنی خیال آسوده.
در مثبت ۶۸ کیلو لیلا برجعلی، این قزوینی دوستداشتنی ما، ازاینحیث جایگاه ویژهای دارد که امروز و حتی تا مدتها، همچنان همه را یاد ستارهای میاندازد که در این وزن، افتخار ما بود.
با این وجود، باید به مقایسه حمیده با او پایان دهیم. او لیلاست. بهترینی که داریم و هیچ دلیل منطقی وجود ندارد که معتقد باشیم او قرار نیست از حمیده عباسعلی بهتر باشد.
او در دو دوره اخیر مسابقات قهرمانی آسیا دو مدال برنز کسب کرده و شاید در مالزی کیفیت مدالش را ارتقا دهد. بااینحال، آن چه منتظر آنیم جهش بزرگی است که لیلا را به یک کاراته کای بزرگ تبدیل خواهد کرد. درست مثل احساسی که با امید و ذوق، به مبینا، آتوسا و دیگران داریم.
با هر نگاه به دختران جوانمان، میراث گذشته را به یاد میآوریم. آنها در قدمگاه بزرگان ایستادهاند. جایی که روزگاری حمیده عباسعلی، دلارام دوستی، پگاه زنگنه و فاطمه چالاکی ایستاده بودند.
باید بدانند که کجا هستند و باید بدانیم که سربلندی آنها، سرافرازی ماست.