به گزارش افرا ورزش، شبنم علیخانی پاسور شماره یک والیبال زنان ایران از فعالیت خود در عرصه ملی خداحافظی کرده اما اکنون میگوید خداحافظی او باب میل تصمیمگیرندگان برای تیم ملی بوده است.
در شرایطی که موضوع جوانگرایی در تیم ملی والیبال زنان مدتهاست که مطرح است اما در مورد نحوه این پروژه، نظرات متفاوتی وجود دارد و روش کار فعلی انتقاد بازیکنان باسابقه تیم ملی را برانگیخته است.
در همین حال، تیم ملی والیبال زنان ایران خرداد امسال با تیمی متفاوت و تغییریافته در چلنجرکاپ آسیا شرکت کرد و اکنون نیز با جمعی از بازیکنان جوان به مسابقات آسیای مرکزی رفته است.
این ساز و کار، نشان از جدیت فدراسیون والیبال برای ورود نسلی جدید به تیم ملی بزرگسالان دارد اما شبنم علیخانی میگوید آنچه تحت عنوان جوانگرایی در جریان است، از بین بردن تعداد زیادی از بازیکنان است که میتوانند سالها به تیم ملی خدمت کنند.
علیخانی در این باره به افرا ورزش میگوید:
هر بازیکنی با هر سنی اگر از نظر بدنی توان کافی را دارد و از نظر فنی وضعیت مناسبی دارد و بازیکن جوانی به سطح آن بازیکن نرسیده باید بماند. جوانگرایی این نیست که همه بازیکنان بزرگسال را بیرون کنید یا کاری کنید که مجبور شوند رفتن را انتخاب کنند.
او درباره خداحافظیاش از تیم ملی والیبال زنان ایران عنوان میکند:
میتوانستم همچنان برای تیم ملی بازی کنم. جایی ویران شدم که متوجه شدم از خداحافظی کردن من خوشحال شدند. انگار ما بار سنگینی بر روی دوش عده ای در تیم ملی بودیم.
زمانی که تصمیم به اعلام خداحافظی گرفتم بعد از بازیهای کشورهای اسلامی در قونیه و بعد در فیلیپین بود که اوج بیاحترامی به ما شد و عدهای از ما تصمیم گرفتیم که دیگر نباشیم.
پس از اعلام خداحافظی، خانم فریبا محمدیان نایب رییس فدراسیون با من تماس گرفت و گفت که نباید خداحافظی کنید ؛ نباید ویدئوی خداحافظی منتشر کنید اما من گفتم که این تصمیم را گرفتهام و باید ببینم تا سال آینده چه اتفاقی رخ میدهد و شاید نظرم تغییر کند.
با این حال، زمانی که ویدئوی خداحافظی را منتشر کردم متوجه شدم یک عده از رفتن ما خوشحال شدند.
علیخانی اما انتقادات خود را با طرح سوالاتی درباره ظرفیتهای انسانی والیبال زنان ایران مطرح کرده است:
از سال 86 تاکنون پاسور والیبال ایرانم و هنوز نتوانستید یک پاسور، یک سرعتی مثل پوران زارع و فرنوش شیخی و سودابه باقرپور بسازید، پس به چه پشتوانهای میخواهید جوانگرایی کنید؟ با چه پشتوانهای اجازه میدهید بازیکنان ملی به همین سادگی خداحافظی کنند؟ وامصیبتا وقتی بازیکنانی خداحافظی نکردند هم به تیم ملی دعوت هم نمیشوند.
آنها که باتجربهتر هستند به کنار، تکلیف الهه پورصالح، آیتک سلامت، ریحانه کریمی، زهرا کریمی، فاطمه منظوری، فاطمه خلیلی، مونا آشفته، نگین شیرتری و زهرا مغانی چیست؟
لیگ در اسفند 1402 تمام شده و ما در خرداد 1403 چلنجر کاپ بزرگسالان داشتیم. چرا تا آن زمان مربی تیم ملی را انتخاب نکردید؟ چرا این بازیکنانی که نام بردم و سرمایه آینده هستند را دعوت نکردید؟
او به حضور تیم ملی در چلنچرکاپ آسیا اشاره کرده و میگوید:
چرا تیم ملی جوانان را به چلنجرکاپ اعزام کردید؟ چرا 10 روز به اعزام چلنجرکاپ، با آیتک سلامت و ریحانه کریمی و چند نفر دیگر تماس گرفتید که بفرمایید اردو؟ مگر نمیخواستید ما برویم کنار، پس چرا به اینها احترام نمیگذارید؟
در همین اعزام مردادماه برای مسابقات آسیای مرکزی در نپال، دو روز مانده به اعزام به بازیکنان اعزامی چلنجرکاپ میگویند که خودتان را برای سفر به نپال به تیم ملی برسانید. این دیگر چه وضعیتی است؟
وقتی پاسور نداریم و شبنم علیخانی را هم نمیخواهید، چرا نگین شیرتری و زهرا مغانی را در زمان اوج من روی آنها سرمایه گذاری کردید و به من گفتید که تو باید بروی که دیگران بیایند عوت نمیکنید؟
همان کاری که با ما کردند با آیتک سلامت و امثال آیتک میکنند. چرا نباید در نپال، تیم بزرگسالان حاضر باشد؟ بازیکنانی در تیم ملی حضور دارند که در لیگ برتر ذخیره هستند. مگر میشود بازیکن ذخیره در لیگ، فیکس تیم ملی باشد؟
بازیکن جوان چرا باید در تورنمنت بزرگسالان بازی کند؟ اگر میخواهیم به آنها میدان بدهیم و تجربه کسب کنند، چرا در رده سنی خودشان این کار را انجام نمیدهیم؟ مگر قرار است چند نفر مثل آیتک به سطح اول والیبال برسد؟