پایگاه خبری ورزش زنان ایران – فرانک پرتو آذر پیشگام دوچرخه سواری کوهستان ایران در بخش زنان تلاش می کند پس از کسب اولین مدال آسیایی برای ایران و حضور در مسابقات جهانی برای تکرار موفقیت در مسابقات قهرمانی آسیا و حضور در المپیک آماده شود اما مشکلات پیش پای او کم نیستند.
آشنایی با افکار فرانک قدرت ذهنی و روحی او را به نمایش می گذارد. او در نقش یک جنگجو مدت ها برای موفقیت در رشته مورد علاقه اش – رشته ای که در فضای اجتماعی ایران مغفول و غریبه بوده و هست – تلاش کرده، سختی کشیده و امروز الگویی نه چندان شناخته شده برای دختران ایران است.
فرانک پرتو آذر می گوید ۲۰۱۸ برای من سالی بود که اتفاقات خوشی رخ داد اما سختی هایش که پشت صحنه بود به مراتب بیشتر بود. در برخی موارد به خانواده ام نیز چیزی از سختی هایم نمی گویم. نمی خواهم آن ها را نگران و ناراحت کنم. گفتگوی پایگاه خبری ورزش زنان ایران با فرانک را در شیراز، خانه دوست داشتنی او بخوانید:
ایثار برای هموار کردن یک مسیر پرسنگلاخ
به عنوان یک پیش آهنگ در دوچرخه سواری کوهستان زنان ایران، گاهی حس می کنم که همه فشارهایی که بر من وارد می شود ارزشش را دارد زیرا به نفرات بعدی کمک می کند که مشکلات کمتری داشته باشند. شاید نوعی سپر بلا برای دیگران باشم اما از خودم می پرسم که اگر من در برابر سختی ها نایستم و این مسیر را هموار نکنم چه کسی این کار را خواهد کرد؟
تجربه همه رشته های سالنی تا آشنایی با دوچرخه سواری
من در ۲۲ سالگی وارد دوچرخه سواری شدم و از سال ۲۰۱۴ یعنی ۲۶ سالگی وارد دوچرخه سواری حرفه ای را شروع کردم. . سال ها قبل زمانی زمانی که قصد ورود به ورزش را داشتم، اکثر رشته های سالنی را تجربه کردم و به هر رشته ای که می رفتم به من می گفتند بدن تو فوق العاده آماده است و استعداد پیشرفت را داری اما مشکل تو تنبلی است. واقعیت این بود که هیچ کدام از آن رشته ها حس خوبی که منتظرش بودم را به من نمی داد. اشتراک همه این رشته ها هم این بود که پیشنهاد خانواده ام بودند.
اما در مورد دوچرخه سواری، این رشته ای بود که خانواده ام از روز اول با ورود من به آن مخالف بودند و همیشه از آن نهی می شدم. این مخالفت هم حاصل هراس از شرایط اجتماعی بود اما دوچرخه سواری حسی به من می داد که قابل مقایسه با سایر رشته ها نبود. در رشته های دیگر مشکل من تنبلی نبود بلکه بی انگیزه بودم و می خواستم به سمت رشته ای بروم که من را سر ذوق بیاورد.
دوچرخه سواری کوهستان یعنی اعتماد به نفس مطلق
اغلب خانم ها با ضعف اعتماد به نفس مواجه هستند و این ناشی از شرایط فرهنگی و اجتماعی ماست. زنان باید به سمتی بروند که اعتماد به نفس آن ها را تقویت کند. رشته دوچرخه سواری کوهستان از این نظر یک رشته اعتیاد آور است و همه کسانی که وارد آن می شوند در گام اول از نظر اعتماد به نفس به قدرت قابل توجهی می رسند.
شما در دوچرخه سواری کوهستان با مسیری خطرناک و تکنیکی مواجه هستید و این یک چالش است اما شوق شکست دادن خطر و چالش به شما حس بسیار خوبی می دهد. همین اعتماد به نفس از شما انسان قدرت مندی در زندگی خارج از صحنه ورزش می سازد.
تا قهرمان نداشته باشید سرمایه گذاری در ورزش همگانی بیهوده است
بارها شده که برخی مسئولان می گویند ما می خواهیم در دوچرخه سواری در بخش همگانی سرمایه گذاری کنیم تا عموم مردم به سمت دوچرخه سواری و ورزش گرایش پیدا کنند. این به طور کلی صحیح است اما مسیر ما اشتباه است. تا زمانی که در دوچرخه سواری قهرمانی نداشته باشید که به مردم نشان دهید رغبت چندانی برای جذب وجود ندارد. من دوچرخه سوار تا زمانی که روی بیلبورد نروم نمی توانم عامل جاذبه ای برای عموم مردم باشم و این موضوع بسیار مهمی است.
داستان ساخت مستند Free Riding Iran
حدود ۳ سال قبل آنیتا و کارو گریگ خواهران دوقلوی دوچرخه سوار سوییسی که نام من را در چند رسانه خارجی دیده بودند در فیسبوک به من پیام دادند که قصد دارند به ایران بیایند و از من کمک خواستند. علت این که برای فیلم مستندشان ایران را انتخاب کردند دیدن تجربیات یک دوچرخه سوار آلمانی در یک مجله بود که پیش تر به ایران سفر کرده بود و همین موضوع آن ها را به ایران علاقمند کرده بود.
دوچرخه سواری کوهستان یک رشته کاملا غربی است و این برای رسانه های خارجی همیشه جذاب بوده که من به عنوان یک دختر ایرانی در این رشته پیشرفت کرده باشم. پس از ایمیلی که برای من فرستادند هماهنگی لازم انجام شد و آبان ۹۶ به ایران سفر کردند البته در آن زمان دوچرخه ای نداشتند و برای بررسی شرایط به ایران آمدند و سپس اردیبهشت ۹۷ برای انجام مراحل اصلی تصویربرداری با دوچرخه وارد ایران شدند.
بر خلاف چیزی که تصور می شود ۲ خواهر سوییسی در ایران در اغلب موارد با خودرو سفر می کردند و در شمال، شیراز، کردستان و تهران حضور پیدا کردند و بخشی کوتاهی از مسیرهای لازم برای فیلمبرداری را رکاب می زدند یعنی سایکل توریست نبودند بلکه حرفه ای بودند و قرار نبود مسافتی طولانی را رکاب بزنند.
خاطرات جذابی از سوییس
در مسابقات قهرمانی جهان در سوییس دعوت نامه ای دریافت کردم که تمام هزینه های من پرداخت شده بود. در سوییس خاطرات خوبی داشتم. خبری از نگاه بالا به پایین از سوی مردم کشوری مدرن و پیشرفته به ایران وجود نداشت. در سوییس مصاحبه ای داشتم و مصاحبه من از بیلبورد محل مسابقه پخش شد که معمولا این کار در مورد قهرمانان برتر جهان صورت می گرفت.
دو روز پیش از مسابقه، برنامه ای برای اکران فیلم مستند Free Riding Iran که در سفر دو خواهر دوچرخه سوار سوییسی به ایران با حضور من ساخته شده بود در نظر گرفته شد و بیش از ۵۰۰ نفر برای اکران این فیلم مستند آمده بودند و فیلم را دیدند. پس از اکران فیلم پیام های محبت آمیزی از سوی حاضران دریافت کردم که برایم شگفت آور بود.
روزی که مسابقه ما برگزار می شد، ما باید قبل از مردان مسابقه می دادیم. بیش از ۳۰ هزار نفر برای تماشای مسابقات آمده بودند و رکورد تماشاگران تاریخ مسابقات جهانی در سوییس شکسته شد. نفر اول مردان یک سوییسی بود و افتخار بزرگی کسب کرد و در بخش بانوان کسی که روی آن برای قهرمانی سرمایه گذاری کرده بودند چهارم شد.
نکته جالب این بود که مصاحبه نفر اول در شبکه ملی سوییس که مورد توجه مردم سوییس است پخش شد و نفر دوم نماینده سوییس که چهارم شده بود و سومین مصاحبه پخش شده از من بود. به عبارت دیگر تنها دوچرخه سوار خارجی در مسابقات جهانی بودم که روی آنتن شبکه ملی سوییس رفتم و پس از آن، به شکل عجیبی هر جا که می رفتم من را می شناختند. حتی در فرودگاه زمان گذشتن از ایکس ری، یک زوج مسن من را شناختند و من واقعا تعجب کرده بودم.
مشکلات مالی برای حضور در قهرمانی آسیا و انتخابی المپیک
به نقل از طرفداری ؛ در حال حاضر مشکل ارز مانع بزرگی برای حضور در تورنمنتها است. همه تلاش من این است که از طریق اسپانسرها بتوانم هزینههای حضورم در تورنمنتها را تأمین کنم که البته هنوز جوابی در این زمینه نگرفتهام.
برنامهای دارم که اگر حداقل ۹۰ درصد آن برنامه عملیاتی شود میتوانم در مسابقات قهرمانی آسیا نتیجه بگیرم و سهمیه المپیک را هم کسب کنم اما اگر این برنامه انجام نشود نه در مورد مسابقات قهرمانی آسیا و نه در مورد کسب سهمیه المپیک نمیتوان قولی داد.
در یکی دو سال اخیر نتایج خوبی کسب کردم اما نمیتوان شرایط سال ۲۰۱۸ را با شرایط کنونی مقایسه کرد. تا پیش از این، موقعیتی را داشتم که میتوانستم خودم هزینههایم را بپردازم اما در حال حاضر دیگر این شرایط فراهم نیست زیرا نه سرمایه مالی برای این کار دارم و نه قیمت ارز اجازه میدهد که چنین کاری انجام دهم.
از جیب هزینه کرده ام اما دیگر نمی توانم
من هزینه زیادی برای رسیدن به مدال آسیایی متحمل شدم اما این اتفاق دیگر نمیتواند رخ دهد و هزینههای من یا از طریق فدراسیون دوچرخه سواری یا اسپانسر باید تأمین شود. تا شروع مسابقات قهرمانی آسیا فرصت هست .
مشکل اما این است که برای موفقیت در آن مسابقات باید از همین حالا وارد برنامه آماده سازی شوید و در مسابقات مختلفی شرکت کنید که آمادگی رقابت در قهرمانی آسیا را به دست آورید. هر اندازه که زمان از دست برود از مدال هم دورتر میشویم.
به طور کلی فدراسیون دوچرخه سواری کمک مالی مستقیم به دوچرخه سواران کوهستان ندارد و به ندرت اتفاق افتاده است. در مورد من، پیش از حضور در یکی از تورنمنتهای قبل از بازیهای آسیایی، بخشی از هزینههایم توسط فدراسیون تقبل شد اما بار اصلی هزینهها تاکنون بر دوش خودم بوده است.
فقط مدال من را می بینند نه فشار تمریناتم را
زمانی که در فیلیپین روی سکو رفتم همه مدال من را دیدند اما کسی ندید که من برای کسب آن مدال چقدر و چطور تلاش و هزینه کردم و چه فشار سنگینی بر من وارد آمد. کسی ندید که در زمستان چطور باید تمرین میکردم تا به هدفم برسم.
هرگز کاری انجام نمیدهم که پس از آن پشیمان شوم. این زندگی من است و اجازه نمیدهم برخی به این دلیل که نمیخواهند یا برایشان مهم نیست، مانع از رسیدن من به هدفهایم شوند. هر کاری که برای کسب قهرمانی آسیا و سهمیه المپیک لازم باشد انجام میدهم چه کسی از من حمایت کند و چه حمایت نکند. هرگز دست از هدفم نخواهم کشید و ناملایمات نمیتواند من را شکست دهد.
درست در زمان بازیهای آسیایی این را گفتم که ما بلافاصله بعد از بازیهای آسیایی فراموش میشویم و دوباره در زمان مسابقات قهرمانی آسیا یاد ما می افتند. من امروز که باید برای مسابقات قهرمانی آسیا آماده شوم نیاز به کمک دارم. نیاز من به مکملها و ارز برای حضور در مسابقات برون مرزی همین امروز است.
۲ تا ۳ میلیون تومان ماهانه فقط برای مکمل
هزینه مکملهای من ماهانه بین ۲ تا ۳ میلیون تومان است. دوچرخهای که برای مسابقات قهرمانی آسیا در اختیار دارم دوچرخهای حرفهای است که لوازم آن بسیار گران است و به همین دلیل آن را کنار گذاشتهام تا برای مسابقات قهرمانی آسیا دچار استهلاک نشود اما جالب این است که دوچرخه ذخیرهای برای تمرین ندارم و مجبور شدم با یک دوچرخه قرضی تمرین کنم و برای مسابقات قهرمانی آسیا آماده شوم.
اگر کسی که دوچرخه را به من داده همین فردا بگوید که دوچرخهاش را لازم دارد من دوچرخه تمرینی نخواهم داشت. هزینه یک زنجیر دوچرخه یک میلیون تومان است. کفشی که برای تمرین استفاده میکنم کفشی بسیار معمولی و غیر حرفهای است و مجبورم کفش حرفهای ام را کنار بگذارم تا برای مسابقات قهرمانی آسیا سالم و نو باشد.
پارگی زنجیر در جاکارتا
پیش از بازیهای آسیایی پالسهای منفی زیادی در مورد این که چرا باید روی بانوان سرمایه گذاری شود و آنها شانس مدال ندارند، وجود داشت. این برای من چالش جذابی بود که نشان دهم یک دختر ایرانی هم میتواند در دوچرخه سواری کوهستان به مدال نزدیک شود.
اگر آن اتفاق رخ نداده بود قطعا مدال خوشرنگی به دست میآمد. زمانی که پس از آن اتفاقات مسابقه تمام شد و زمانها را دیدم در خودم احساس شادی کردم که میتوانستم دوم شوم و از کسی پیشی میگرفتم که در فیلیپین اول شده بود. ناراحتی بابت اتفاقی که رخ داد وجود داشت اما تلاش کردم تا آخرین لحظه بجنگم.
سن برای من یک عدد است
دوچرخه سواری یک رشته استقامتی است و در بخش بانوان در سطح جهانی، یک دوچرخه سوار بین ۳۰ تا ۳۵ سالگی در اوج قرار دارد و از این بابت میتوانم امیدوارم باشم که چند سال دیگر در پیک آمادگی قرار داشته باشم. البته سن واقعاً برای من یک عدد است و اصلاً به آن توجهی ندارم. آن چه برای من مهم است هدفم است.
ورزش زنان در ایران نیاز به الگو سازی دارد
توسعه ورزش زنان نیاز به برند سازی دارد. نگاه به سلبریتی هایی که در جامعه وجود دارند بیندازید. مردم به دنبال ایده آلها هستند و در ورزش این ایده آلها ساخته و به مردم معرفی شدهاند.
ما در ورزش زنان به چنین ساز و کاری نیاز داریم یعنی مطرح کردن چهرههای موفق به شکل گسترده به این منظور که آنها برای ورزشکاران جوان و برای افراد عامه تبدیل به چهرههایی الهام بخش شوند. هر اندازه این چهرههای الهام بخش افزایش یابند استقبال از ورزش زنان افزایش مییابد و به تبع آن مشکلات دیگر مثل مسائل فرهنگی و اقتصادی ورزش زنان هم تحت تأثیر مثبت قرار میگیرد.