به گزارش افرا ورزش، در ورزش زنان ، هنوز که هنوز است قهرمانان ناشناخته اند، دوربینها دور از میدان هستند و تفکیک جنسیتی و درهای بسته به روی خبرنگاران از یک سو و شناخته شدن ورزش زنان به عنوان یک فعالیت کماهمیت، چالشبرانگیز است.
ورزش زنان در ایران، راهی طولانی برای موفقیت در پیش دارد. در عصر تضادها بین سنت و مدرنیته که پای آن به ورزش باز شده، ورزش زنان را پیش از سوت شروع بازی ۳ – صفر از ورزش مردان عقب انداخته است.
اما پدیده خاص در این بین داوران هستند. فرهیختهترین قشر میان جماعت ورزش زنان. سرسخت و محکم. کمی دور و کمی نزدیک به فضای زنانهای که سراغ داریم.
گام های محکم، ژستهای خاص، قوی و ریشهدار در ژرفای زنانگی. آنها هزینه عشقشان را پرداخت میکنند.
در شرایطی که ورزش زنان هنوز در ایران، غریبهای در شهر است آنها راه داور شدن را در پیش گرفتند و تنها خود میفهمند که هیچ متر و معیاری چون عشق نمیتواند یک زن را تبدیل به یک داور کند.
باید گاهی تا کیلومترها بدود، گزافهگوییها را تحمل کند و البته دوربینها، قلمها و صداها جز گاهی که اشتباه کند از او سراغی نمیگیرند.
نگارنده این یادداشت را برای همه کسانی مینویسد که احتمالا بارها مجبور شدهاند در عین بیحوصلگی توضیح دهند که داوری چه هست و چرا این راه را انتخاب کردند.
او یک داور است. کسی که کمتر “خسته نباشید” میشنود. بانوی عدالت.