افرا ورزش: مسابقات جوانان سمنان، اولین مسابقات بینالمللی جوانان به میزبانی ایران بود و همیشه اولینها در یاد میمانند. بعد از آن همه سختی و شب و روزهای غم آلود بالاخره زمان مسابقه فرا رسید، بدنم ترس داشتم اما ذهنم کاملاً آماده بود.
تنها به خودم میگفتم با تمام توان بازی را شروع کن و مطمئن باش که برنده میشوی، یقین داشتم اگر با برنامه ریزی درست، بازی نکنم، بدنم توان دقیقههای طولانی دویدن را نخواهد نداشت.
یقین داشتم تمام کسانی که تا دیروز و حتی لحظاتی پیش با حسی ترحم آمیز احوالاتم را میپرسیدند، در زمین مسابقه تنها خواهان شکست من هستند پس دیگر ترحمی باقی نمیماند. پس برای هر مسابقه باید با تمام توانت تلاش کنی.
بازی اول با پیروزی برابر یکی از جوانان با استعداد تهران همراه بود. برد اول ذهنم را آرامتر کرد و با آرامش بیشتری پیش رفتم تا به مرحله یک چهارم نهایی رسیدم.
بازی برای کسب مدال برنز و یا رفتن به فینال، با حریفی که تقریباً چند هفته پیش برابر او شکست خورده بودم.
او نفر اول رنکینگ بزرگسالان آن دوره شده بود. بازیکن خوبی از اصفهان و رفیق و حریفی قدیمی، در تمام دوران برای اعزام به مسابقات، ما در فینال باهم رقابت داشتیم، میدانستم که این بار هم فینال مسابقات زودتر و در یک مرحله قبل (نیمه نهایی)برگزار شده، اما این بار برای من متفاوتتر از همیشه بود.
این همه سختی نکشیده بودم که به مدال برنز تن دهم، آخرین تلاش بود و آخرین فرصت… ۲ روز تا پایان مسابقه …
… ادامه دارد
سری کامل یادداشت های ثمین عابد خجسته را در این تگ دنبال کنید: یادداشتها