افرا ورزش – حامد اسماعیلی: نام فوتبال زنان که میآید چه تصویری در ذهن شما نقش میبندد؟ تیمی با لباسهای پوشیده؟ یک شادی گل جالب ؟ یا یک گل خلاقانه که آن را با یکی از قهرمانان دنیای مردانه مقایسه کردهاید.
برای من، عکس جلد فوتبال زنان، تیم شهرزاد مظفر است در المپیک نوجوانان در سنگاپور. تیمی با ردای سرخ متشکل از دختران کم سن و سال که سنگاپور، نقطه آغاز سالها دنبال کردن عشق مشترکشان شد. تیمی که با تمام وجود شاد میشد و با تمام وجود اشک میریخت.
آن ها چیزی شبیه به کلاه بر سر داشتند و با لباسهای گشاد، گوش میکردند به شهرزاد مظفر که آن روزها، جوان و سرحال و تازه کار بود. او پیش از این که به عنوان یک فوتسالی شناخته شود، نسل امروز را رهبری میکرد.
اصلاً چرا این همه راه تا سنگاپور برویم؟ همین جا در انزلی با آن شور جادویی سکوها برای ملوان یا خاطره تلخ مریم ایراندوست و تیم ملی که به خاطر حجاب در سالهای دور، اجازه بازی پیدا نکرد و بغض، سهم دختران ما شد.
داستان فوتبال زنان در ایران، یک داستان تازه نیست بلکه راویانش کم بودهاند. تصور کنید حس آن دختر جوان عضو باشگاه تاج در آغاز دهه ۵۰ را که برای اولین بار قدم به چمن امجدیه گذاشت تا جایی بازی کند که مردهایی که فوتبال را مردانه میدانستند در آن زیر توپ زده بودند.
احساس دختر جوان چند سال بعد، جای نوشتن داشت و دارد که چطور مجبور شد برود گوشهای بنشیند و چیزی را که در مورد آن اختیاری نداشته بپذیرد. جبر جغرافیایی را بپذیرد و اسارت در دست نامرئی زمان را بپذیرد.
فوتبال زنان برای من دختری بود که در بم دیدم. در هوای دم عید بم که به آغاز فصل گرما ایمان می آوری. هافبک راست با مقنعهای بر سر میدوید که تیمش را در زمان حمله پشتیبانی کند و دوباره دوان دوان باز میگشت تا خط دفاع تحت فشارش را یاری برساند.
برای همه کسانی که از فوتبال زنان حرف میزنند، هیچ برای گفتن ندارم جز تجسم تجربه 90 دقیقه دویدن با مقنعه در هوای گرم، رازهای مگوی او و پذیرش هر چیزی که کمک کند او بتواند فوتبال بازی کند.
چیزی برای گفتن نیست جز فراموش نکردن تصمیمات قرون وسطایی و جز شور و احساسی که لحظه تماشای تعقیب یک مهاجم گریزپا توسط یک دفاع سمج دارد یا آن شادیهای بعد از گل که ثابت میکند هنوز زندهایم.
امروز روز نخلهای بم، روز کنار آمدن با موهای پسرانه، روز نجابت، روز طرههای پریشان بیرون زده از مقنعه، روز وفاداری و روز همدردی است. دردهای مشترکی که هرگز، جدا جدا درمان نمیشود.
*این یادداشت به مناسبت روز جهانی زنان که کنفدراسیون فوتبال آسیا آن را روز قارهای فوتبال زنان میداند نوشته شد.