نگین مهدیون – آژانس ورزش زنان ایران : حوالی ساعت ۱۰ صبح قراری با هدی احمدبیگی تنظیم میکنم. یک بازیکن شاخص و موفق در رشته هاکی روی یخ. رشته ای که با شتاب شگفت انگیزی در ایران در حال پیشرفت است.
اولین نشانه فداکاری مادرانه را زمانی میبینم که می گوید اگر امکانش هست گفت و گو را بگذاریم برای یکی دو ساعت دیرتر! من دختر کوچکی دارم که معمولا در آن ساعت از روز، مشغول رسیدگی به برخی کار های او هستم.
خیلی سریع متوجه شدم سوژه را به درستی انتخاب کردم و این درستی انتخاب، اشتیاق تعامل با او را برایم بیشتر میکرد و صدالبته صبرم را کم تر…
صبح فردا برای جلسه معارفه یکی از مسئولین از خانه خارج شدم، احتمال می دادم ممکن است به قرار گفتگو با هدی احمدبیگی نرسم.
پس دوباره پیامی ارسال کردم و شرایط را برایش گفتم و از او خواستم هر زمان جلسه ام تمام شد با او تماس بگیرم. گذشته از واکنش بسیار خوب و صمیمی بار دیگر برایم یاد آوری شد که او یک مادر است.
گفت: هیچ ایرادی ندارد اگر شما دیر تر تماس بگیرید اتفاقا خیلی هم بهتر ! چون دخترم آن موقع معمولا خواب است و ما می توانیم با تمرکز با هم صحبت کنیم.
فکر می کنم تا اینجای کار دستتان آمد که سوژه ما یک مادر نمونه است که بخش زیادی از ذهن و وقت و انرژیاش برای فرزندش در تکاپو است.
گفت و گو در ساعت ۱۲:۴۴ دقیقه ظهر با هدی احد بیگی، دارنده 3 برنز آسیا و مربی تیم اسکیت سرعت ایران در فاصله بین سالهای 2010 و 2016 که حالا مادر دختری به نام نیلا است آغاز می شود.
زندگی مشترک و فرزند آوری
او معتقد است تصمیم به شروع زندگی مشترک یک امر کاملا روانی است. اینکه یک فرد از درون احساس می کند آماده پذیرش شروع یک زندگی مشترک با یک فرد دیگر است. زندگی که در آن همه چیز بین دو نفر تقسیم می شود.
در بخش دوم از او می خواهم در رابطه با ادامه ورزش حرفه ای با وجود مادر شدنش بگوید، از اینکه چطور می شود یک ورزشکار بعد از گذشت کم تر از یک سال و نیم از تولد فرزندش هم در سطح حرفه ای ورزش فعالیت کند هم به وضعیت تربیتی و رشد دختر خود رسیدگی کند، هم کانون خانواده را حفظ کند و هم … ؟!
پاسخ می دهد: طبیعتا زندگی مشترک با زندگی فرد مجرد تفاوت های زیادی دارد و با به دنیا آمدن فرزند و اضافه شدن عضو جدید به خانواده و اختصاص نقش جدید (مادر شدن) این پروسه سخت تر میشود و نیازمند همراهی اعضای خانواده است.
خدا را شکر که پدر و مادر من همیشه همراه من هستند و در نگهداری نیلا به من کمک میکنند. همسرم با تمام توان، کمک حال است، هر طور شده برنامه ریزی می کند که وقتی من در تمرین هستم او در کنار دخترمان باشد تا من بتوانم با خیالی آسوده تر به ورزش بپردازم.
در میان صحبت ها متوجه شدم هدی احمدبیگی نه تنها یک مادر نمونه است بلکه در زندگی مشترک هم میتوان به او صفت همسر نمونه را داد.
نقش مکمل
صحبت از پدر نیلا شد. اقای خلیل مدادی، بازیکن و آنالیزور اسبق تیم ملی اسکیت سرعت، مردی است که احمدبیگی در طول گفتگو بارها نام او را به زبان می آورد و از او قدردانی می کند.
هدی می گوید: زمانی که من برای اولین بار به رقابت های بین المللی در رشته اسکیت سرعت اعزام شدم او مربی من بود. او همیشه مرا تشویق به ورزش کردن می کند، دوست دارد ورزش را ادامه دهم چرا که خودش ناخواسته به دلیل آسیب دیدگی از دنیای حرفه ای ورزش کنار رفته است.
بازیکن شاخص هاکی روی یخ ادامه می دهد: همسرم همیشه میگوید آنقدر به ورزش توجه کن که حالت خوب باشد و روزی ورزش را کنار بگذار که بعد، از نداشتنش پشیمان نشوی! همیشه شرایط من را به خوبی درک می کند چرا که خودش بازیکن و مربی حرفه ای بوده است.
در خلال گفتگو از پشت تلفن صدای نیلا را می شنوم که نزدیک مادرش می آید و به همان زبان مادر دختری که فقط مادر می فهمد دخترش چه میگوید حرف می زند.
یک آن، به نیلا اشاره می کنم و می پرسم آیا دوست دارید نیلا در سال های آینده وارد ورزش قهرمانی شود و به ورزش نگاه حرفه ای داشته باشد؟! البته جواب را از پیش حدس می زدم…
هدی احمد بیگی میگوید: من و همسرم دوست داریم نیلا انسان شادی باشد و شاد زندگی کند و به سمتی برود که علاقه اوست. سلامتی او طبیعتا مورد توجه ما است ورزش را به او برای کسب سلامتی پیشنهاد خواهیم کرد نه به این جهت که چون من و پدرش ورزشکار حرفه ای بودیم او هم باید در این مسیر قرار بگیرد. اما امیدواریم ورزش را دوست داشته باشد به خاطر خودش، علاقه اش و سلامتی، نه به خاطر من و پدرش!
محیط دوستانه در اسکیت
ورزش اسکیت محیط شاد، صمیمی و دوستانه ای دارد طوری که قوت قلبی ست برای مادر نیلا. او عنوان می کند موقعی که نیلا تازه به دنیا آمده بود هم تیمی ها و دوستان من تماس می گیرفتند و از من میخواستند تا تمرینات خودم را شروع کنم، وقت هایی هم که نیلا همراه من است با واکنش های خوب به من انرژی مثبت میدهند و من را همیشه تشویق میکنند.
از او میخواهم به آینده ورزشی خودش اشاره کند. میگوید: ورزش را برای سلامتی شروع کرده ام تا بتوانم مادر و همسر خوبی باشم. چندان به بعد حرفه ای قضیه فکر نمی کنم. شاید در آینده به عنوان مربی وارد عرصه شوم.
وقتی اشاره کردم به بخش پایانی گفت و گو نزدیک شدیم و اگر نکته ای هست که دوست دارید به آن اشاره کنید، بفرمایید. هدی احمد بیگی بدون توقف از همسر، مادر و پدر خود تشکر و قدردانی کرد و گفت متاسفانه فضای کمی برای تشکر و قدردانی از آن ها وجود دارد ولی آن ها همیشه پشتیبان من هستند.