14
چرا لیگ بسکتبال ۹۹ بهترین لیگ تمام دوران‌ها بود؟

پشت صحنه لیگ بسکتبال زنان | ۱۰ نقطه عطف قابل افتخار

  • کد خبر : 57711
  • 27 اسفند 1399 - 15:41
پشت صحنه لیگ بسکتبال زنان | ۱۰ نقطه عطف قابل افتخار
لیگ بسکتبال زنان ۹۹ به پایان رسید و گروه بهمن و مهرام قهرمان و نایب قهرمان آن بودند. اینجا بررسی کرده‌ایم که چرا لیگ بسکتبال ۹۹ بهترین لیگ تمام دوران‌ها بود.

حامد اسماعیلی – آی دبلیو اسپورتسلیگ برتر بسکتبال بانوان به پایان رسید و گروه بهمن قهرمانی خود را در این مسابقات تکرار کرد.

در حالی که نگاه‌ها به گروه بهمن و مهرام معطوف است و جشن و پایکوبی قهرمان در اینستاگرام ادامه دارد در مطلبی به ۱۰ اتفاق ویژه و دور از دید لیگ بسکتبال زنان می‌پردازیم.

۱) بسکتبال در رواق منظر چشم ما

بالاخره بسکتبال زنان دیده شد. به همت تیم رسانه‌های اجتماعی فدراسیون بسکتبال و همکاری سایرین، پرونده پخش زنده لیگ بسکتبال بانوان به جریان افتاد و در نهایت عملی شد.

پخش زنده اینترنتی ورزش زنان بار اول نبود که اتفاق می افتاد اما تصویربرداری حرفه‌ای و گزارش زیبای هاله یارمحمدی و فاطمه میعادفر از پخش این مسابقات، رخدادی قابل افتخار و یادآوری ساخت.

کوته فکران  هم هر چه تلاش کردند و نامه از پس نامه فرستادند که تعطیلش کنید، کسانی را داشتیم که پای بسکتبال ماندند. بی معرفتی است اگر فراموششان کنیم.

علاوه بر این بسکتبال، بیشتر در رسانه‌ها دیده شد. به همت عکاسان، خبرنگاران و مسئولان رسانه‌ها، بسکتبال گسترده‌ترین پوشش خبری را در میان لیگ‌های ورزشی زنان کشور داشت.

از این همه بگیر و ببند و اقدام موفق سه امتیازی یا یک توپ ربایی محشر و جام و مدال و فریاد پیروزی، اگر عکسی منتشر نمی‌شد چطور می‌خواستیم جذابیت‌ها را نشان دهیم.

لیگ امسال بیش از هر زمان دیگری مقابل دوربین عکاس‌ها قرار گرفت. آن‌ها به بسکتبال کمک می‌کنند تا که یک نفر آدم بی ربط به بسکتبال در یک گوشه دنیا از موتورهای جستجو ناگهان برسد به تصویر شما و در دل شما را تحسین کند و بداند که بله در جایی در کشوری به نام ایران دخترها بسکتبال را زندگی می‌کنند.

زندگی بسکتبال ، چقدر بدون عکاس‌ها تهی بود. انگار که اصلاً وجود نداشت. انگار بازی وسط یک دشت بود که به جای حلقه باید توپ را پرتاب می‌کردی به سبدهای کارگرهای فصل برداشت محصول.

۲) سپهرداد و بقیه جوان‌ها

سپهرداد در لیگ امسال از این نظر می‌تواند سرش را بالا بگیرد و به سایرین فخر بفروشد که با جمعی از جوان‌های بی ادعا آمد و زیبایی آفرید.

برای این که به خودتان افتخار کنید که نیاز نیست جام فلزی را برده باشید. با وجود سپهرداد، بسکتبال نفس کشید و امیدوار به آینده ماند. البته در تیم‌های دیگر هم بعضی چهره‌های جوان مجال بازی پیدا کردند اما با سپهرداد قابل قیاس نبودند.

شما با دیدن اعتماد به نفس یک بازیکن جوان اما جسور در زیر سبد مثل هانا بیدار یا بقیه، بیشتر ذوق می‌کنید یا یک ستاره باتجربه که درخشش نسبی، حداقل انتظار از اوست؟

۳) جای خالی پای ثابت‌های نیمه نهایی

یک مثال خوب برای این که کلمه “همیشه” را از دایره واژگانمان حذف کنیم این است که لیگ بسکتبال امسال نه معصومه اسماعیل زاده را در نیمه نهایی دید و نه مژگان خدادادی.

معصومه اسماعیل زاده و مژگان خدادادی، جدا نشدنی‌های نامی نو اعتبار لیگ بسکتبال بودند و پس از حذف نامی نو در پلی آف به دست پالایش نفت آبادان، جای خالی‌شان در نیمه نهایی حس شد.

حتی انتشار تصاویر آن‌ها با لباس‌های رسمی روی سکوها در حاشیه بازی فینال هم جایشان را پر نکرد. شما باید وسط میدان باشید. صندلی‌های جایگاه، جای ماست.

۴) لعنت به مصدومیت

شهرداری قزوین، بانوی آبی پوش آن قدر تیمی “تو دل برو” هست که به اندازه ده‌ها پاراگراف، جای صحبت داشته باشد اما اجازه دهید این جایگاه را به فاطمه آقازادگان اختصاص دهیم.

او دراماتیک‌ترین لحظات لیگ را خلق کرد. با همین سن و سال کم و قلب بزرگ، در بازی‌هایی که به میدان رفت ستارگی کرد و سپس الهه مصدومیت، یقه او را در تمرینی پیش از پلی آف علیه گروه بهمن گرفت.

درخشش فاطمه آقازادگان صرف نظر از پارگی رباط او، چیزی است که با افتخار از آن به عنوان یکی از جلوه‌های لیگ برتر بسکتبال ۹۹ یاد می‌کنیم. باشد که زودتر از موعد به حوالی سبد بازگردد.

جوان‌ها که می‌درخشند یادمان می‌آورند که آینده‌ای هم هست و مادامی که آینده وجود داشته باشد، امید هم پا به پای آن زنده است.

۵) دار و دسته خارجی‌ها

لیگ بسکتبال زنان هرگز تا این حد بازیکن خارجی نداشته است. گرچه شادی عبدالوند پایش را در یک کفش کرده که اغلب این خارجی‌ها چیزی بیشتر از بچه‌های خودمان نداشتند اما به طور کلی، جامعه بسکتبال معتقدند حضور بازیکنان خارجی به کیفیت لیگ کمک کرده است.

البته که کمک به کیفیت لیگ، دستاورد نیست بلکه اگر حضور آن‌ها به بالا رفتن سطح فنی دختران بسکتبالیست کمکی کرده باشد آن گاه ایمان می‌آوریم که دلارهای گروه بهمن، نارسینا، پالایش نفت آبادان، مهرام و نامی نو به بسکتبال خدمت کرده است.

در هر حال با حضور تیلر دیر، آنا بهشتیان، سوشا آفاناسیه وا، الکساندرا بگنیسیچ، شوماری هریس، ایجه ئوما آجمبا، هادلی جوی و ماریا آوجی ( و البته کاترینا چاتزیداکی) تنور رقابت در لیگ داغ‌تر شد و آن‌ها لیگ ۹۹ را جذاب کردند. در این مورد تردیدی وجود ندارد.

۶) شگفت آور و غیر قابل پیش بینی

زمانی که مهرام در فینال اول گروه بهمن را شکست داد کار بهمن تمام شده به نظر می‌رسید اما این تازه اول جذابیت بود. بازی دوم به اورتایم رفت و سرانجام بهمن با ۲ برد، ورق قهرمانی را برگرداند.

برای این که به شگفتی‌های لیگ ایمان بیاورید کافی است نگاهی به این لیست بیندازید:

  • گروه بهمن، قهرمان لیگ در این فصل ۵ بار شکست خورد.
  • مهرام که پس از گروه بهمن نایب قهرمان شد در این فصل ۳ بار این تیم را شکست داد و 2 بار به این تیم باخت.
  • نارسینا تیم سوم لیگ در این فصل در مرحله گروهی به عنوان تیم اول گروه به پلی آف رفت و با سابقه شکست دادن قهرمان و نایب قهرمان سوم شد.
  • نامی نو با همه ستاره‌هایش در پلی آف پس از پیروزی در بازی اول دو بازی بعد را باخت و به جوار سی و سه پل برگشت.

۷) آبادان قشنگیاشو داره!

حتی اگر یک جای زیبا، یک چیز دوست نداشتنی وجود باشد نمی‌تواند اصل زیبایی آن جا را زیر سؤال ببرد. از پالایش نفت آبادان حرف می‌زنیم.

تیم آناهیس، تیم مهسا تقی زاده – با آن جنگندگی و سرسختی عجیب، تیم شیدا شجاعی، شهریاری و فرزانه فروتن فرد. زندگی آن‌ها در این فصل در هواپیما و هتلشان در تهران سپری شد. آن‌ها امسال چندان احساس آبادانی بودن نکردند.

آناهیس-خداوردیان-و-انیس-مرادی-در-لیگ-برتر-بسکتبال-بانوان-نارسینا-پالایش-نفت-آبادان

در این شلوغی صحبت از مهرام و گروه بهمن و نارسینا، طلایی‌ها را هم ببینیم. حالا که ساختار رسانه‌ای باشگاه پالایش نفت آبادان نقص اساسی دارد ما چراغ خودمان را روشن کنیم و بگوییم که آن‌ها چه تیم – تقریباً – زیبایی بودند.

۸) تالین طهماسیان

رودولف هس، سیاستمدار آلمانی حزب نازی در زمان جنگ جهانی دوم در یک سخنرانی آتشین می گوید: “آلمان یعنی هیتلر و هیتلر یعنی آلمان!”

یک بهره برداری امروزی از این جمله کار ما را در وصف تالین طهماسیان، آسان می کند: “تالین یعنی بسکتبال و بسکتبال یعنی تالین.” بعید است این جمله حتی یک نفر مخالف هم داشته باشد.

۹) ندا عسگرنیا

او احتمالاً خودش را برای قهرمانی مهیا کرده بود اما این زندگی است. اوضاع معمولاً در سیاره ما طور دیگری پیش می‌رود. همین حالا با خواندن این کلمات احتمالاً هزار نمونه برای تصدیقش پیدا کرده‌اید.

ندا عسگرنیا نارسینایی جذاب ساخت. چون نویسنده تصمیم گرفته که از سؤال اساسی آقای شادمهر عقیلی از همه تیم‌ها مبنی بر “بگو از کجا آوردی” اجتناب کند بنابراین حواسمان را معطوف اتمسفر نارسینا می‌کنیم.

نارسینا از آن تیم‌هایی بود که نمی‌شد دلبسته اش نشد. در کمال تأسف، فینال دو تیم بیشتر نمی‌خواهد. صد حیف که جای نارسینا با پیراهن سفید زیبایش در آن خالی بود.

۱۰) قلب‌های بزرگ

نیکا بیک لیکلی به عنوان مربی تیمی که نایب قهرمان لیگ شده مطرح نیست بلکه به عنوان الگوی رفتار حرفه‌ای مورد توجه است. او شکست از گروه بهمن را با روی گشاده پذیرفت، همیشه مسئولیت پذیر نشان داد.

در شرایطی که این روزها همه درباره نتیجه، عملکرد و مسائل فنی صحبت می‌کنند اجازه دهید یک بار هم که شده به چیز مهم‌تری اشاره کنیم. نیکا نماینده قلب‌های بزرگ لیگ بزرگ و همیشه جاودانه ۹۹ است.

با احترام به داوران، زحمتکش ها و به سایرین که مجال نام بردن از آن‌ها نبود.

لینک کوتاه : https://iwsports.ir/?p=57711
  • نویسنده : حامد اسماعیلی
  • ارسال توسط :
  • منبع : اختصاصی

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.